آذر اسماعیلیان | شهرآرانیوز - «تصور نکنید که من با زندگی به سبک وسیاق متظاهران به روشن فکری، ناآشنا هستم. خیر، من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خوانده ام، به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفته ام. موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم، گذرانده ام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشته ام و کتاب انسان تک ساختی هربرت مارکوزه را - بی آنکه آن زمان خوانده باشمش- طوری دست گرفته ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند عجب، فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد.
اما خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده که ناچار شده ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقا بپذیرم که تظاهر به دانایی، هرگز جایگزین دانایی نمیشود و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جست وجوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس به راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و نزد خویش نیز خواهد یافت.»
احتمالا تا اینجا که درباره اش خواندید، فهمیده اید که باید لحن صدای گوینده «روایت فتح» را هم چاشنی آن بکنید. سیدمرتضی آوینی ۷۴ سال پیش در چنین روزی در شهر ری به دنیا آمد. اول دبستان را در خمین و بقیه دوره دبستان را در زنجان و در مدرسهای که پدرش در آنجا دایر کرده بود، به پایان رساند. وی در دوران دبیرستان، رشته ریاضی را برگزید و این مقطع را در کرمان گذراند و بعد از پایان دبیرستان، خدمت سربازی خود را نیز در نیروی هوایی به پایان رساند و در ۱۳۴۴خورشیدی وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در رشته معماری ادامه تحصیل داد. این هنرمند درکنار هنر و معماری به فلسفه و ادبیات نیز علاقه فراوانی داشت.
درواقع آوینی از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود، داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد. به گفته بسیاری از هم دوره ایهای وی ازجمله عطاءا... امیدوار، موسیقی دان و نقاش ایرانی، آوینی دارای نبوغ ویژهای در فلسفه ادبیات بود.
شهیدآوینی به نقاشی و شعر گرایش کم نظیری داشت. هم نقاشی میکرد و هم شعر میسرود. با این حال با شروع انقلاب، بسیاری از نوشتههای خود یا به قول خودش چیزهایی را که حدیث نفس بودند، سوزاند: «با شروع انقلاب، حقیر تمام نوشتههای خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم دیگر چیزی که حدیث نفس باشد، ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاوردم... سعی کردم که خودم را از میان بردارم تا هرچه هست، خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده ام.»
با پیروزی انقلاب اسلامی، آشنایی با اندیشههای بنیان گذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، آوینی را چنان متحول و ذهن و ضمیر او را دگرگون میکند که به نوشتن مقالاتی درباره اندیشه و کلام امام خمینی (ره) منجر میشود. وی در مقاله امام (ره) و حیات باطنی انسان نوشته است: «امام، انسانی در زمره دیگر انسانها نبود و درمیان بزرگان تاریخ نیز افرادی، چون او بسیار نیستند و تاریخ، آن سان که امروزیها نگاشته اند، نمیتواند قدر بزرگ مردانی، چون حضرت امام (ره) را دریابد و هرگز نباید توقع داشت که در تاریخ تمدن یا تاریخهای مدون رسمی، شأن و قدر بزرگانی، چون حضرت امام (ره) که معماران خانه حقیقت وجود بشر بوده اند، شناخته گردد.» آوینی در سالهای پس از انقلاب و تا زمان شهادتش در حوزههای مختلفی فعالیت کرد. از مستندسازی گرفته تا انتشار نشریه و در مسیر فعالیت خود، افراد بسیاری را در حوزههای گوناگون ازجمله فیلم سازی جذب کرد. ابراهیم حاتمی کیا و بهروز افخمی از شاخصترین کارگردانانی هستند که هرکدام به نوعی از آوینی متأثر بودند.
در ادامه بخوانید
مجموعه مستند «آقا مرتضی»، روایتی متفاوت از زندگی شهید آوینی + تریلر
حاشیهها و واکنشها به مستند جنجالی «آقا مرتضی» همچنان ادامه دارد